این نشست تخصصی در راستای ارائه گزارشی از طرحهای مؤظفی انجام شده توسط اعضای هیأت علمی مؤسسه با حضور همکاران هیأت علمی و کارشناسان پژوهشی مؤسسه در ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه مورخ ۳۱/۰۳/۱۴۰۲ در سالن جلسات مؤسسه برگزار شد. در ابتدای جلسه خانم دکتر رازقی عضو هیأت علمی مؤسسه بهعنوان دبیر نشست توضیحاتی بهعنوان مقدمه در مورد ازدواج و طلاق مطرح کرد. در ادامه جلسه، خانم دکتر سعادتی عضو هیأت علمی مؤسسه و مجری طرح به ارائه گزارشی از طرح انجام شده پرداخت. در ابتدا ایشان به شرح مختصری از طرح مسأله و اهمیت و ضروت تحقیق پرداخت. موضوع ازدواج و طلاق در ایران با توجه به اینکه در ســالیان اخیــر و متأثــر از عوامــل مختلـف، ازجملـه ترکیـب سـنی جمعیـت، شـاهد تغییـرات قابل توجهی بــوده اســت، اهمیت بهسزایی دارد. در شرایط کنونی جامعه، زندگی زنان پس از ترک شوهر اغلب با ابهامات و مخاطراتی ازجمله سرپرستی فرزندان، سختی مشکلات اقتصادی و زندگی در تنهایی مواجه هستند. در چنین شرایطی، ازدواج مجدد یکی از راههای برون رفت از این مشکلات و رفع نیازهای جنسی و عاطفی زنان سرپرست خانوار میباشد. ایشان افزودند که؛ هدف اصلي این طرح بررسی بقاي بيهمسري زنان در آستانه بازازدواج با در نظر گرفتن عوامل اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی با استفاده از دادههاي پيمايش مقطعي طرح ازدواج و طلاق که توسط سازمان ثبت احوال از پاييز ۱۳۹۶ تا پاييز ۱۳۹۷ در کليه استانهاي کشور اجرا شد و روشهاي تحليل سابقه رخداد واقعه بوده است. در ادامه بحث به تحلیل يافتهها پرداخت که، با توجه به اهداف مطالعه، هر يک از مدلهاي ناپارامتري، نيمهپارامتري و پارامتري بقا به تفکيک طبقات استاني و مدلهاي پارامتري شکنندگی فردی و مشترک براساس طبقات استانی روی دادهها برازش یافت. براساس مدلهاي پارامتري به تفکيک طبقات استاني در هر استان مدلهاي متفاوت با تأثير متفاوت متغيرهاي پيشبين بدست آمد. ايشان مطرح نمودند که چنانچه هدف ارائه يک مدل براي تحليل اين دادهها باشد، مدل لگ- لجستیک با شکنندگی مشترک با توزیع گاما بهعنوان مدل نهایی انتخاب ميگردد که براساس آن متغیرهای سن، داشتن فرزند از ازدواج اول و میزان درآمد خانواده پدری روی بقای بیهمسری بازازدواج زنان تأثیر معنیدار داشتند؛ بهنحوي که با افزایش سن زنان، بقاي بيهمسري بازازدواج آنها افزایش مييافت، زنان دارای فرزند دیرتر از زنان بیفرزند اقدام به بازازدواجو زنانی که خانواده پدری آنها درآمد کمتری دارند سریعتر برای ازدواج مجدد اقدام مینمایند.
بر اساس نتایج بهدست آمده در این مطالعه، بهنظر میرسد بهمنظور برنامهریزی برای بازازدواج زنان که از ابعاد مختلف رواني، جمعيتي و اجتماعي حائز اهميت است و بويژه ميتواند در افزايش نرخ باروري مؤثر باشد، باید به تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی موجود در استانهای مختلف توجه نمود. سپس جلسه با پرسش و پاسخ حاضران به پایان رسید.