گزارش اولین پیش نشست همایش بازشناسی چالش‌ های رشد اقتصادی در ایران؛ تبیین موانع تولید و بهسازی راهبردها و سیاست‌ها

«گزارش اولین پیش نشست همایش «بازشناسی چالش‌های رشد اقتصادی در ایران؛ تبیین موانع تولید و بهسازی راهبردها و سیاست‌ها»، مورخ ۰۸/۰۶/۱۴۰۰، ساعت ۱۰ الی ۱۲»

اولین پیش‌نشست همایش «بازشناسی چالش‌های رشد اقتصادی در ایران؛ تبیین موانع تولید و بهسازی راهبردها و سیاست‌ها»، با عنوان مؤلفه‌های جمعیتی، بازار کار و رشد اقتصادی توسط اعضای هیات علمی موسسه تحقیقات جمعیت کشور در تاریخ هشتم شهریورماه ۱۴۰۰، برگزار گردید.

در ابتدای جلسه آقای دکتر محمدعلی ابوترابی (استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، به عنوان یکی از اعضای کمیته علمی همایش، توضیحاتی را در رابطه با کلیات همایش، هدف همایش، زمان ارسال مقالات، نحوه ارسال مقالات و … مطرح نمودند و در ادامه خانم دکتر ملیحه حدادمقدم (عضو هیأت علمی گروه اقتصاد جمعیت و سرمایه انسانی، مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور)، به‌ عنوان دبیر پیش‌ نشست، توضیحاتی را در رابطه با کلیات ارائه‌ها و ارتباط عناوین مطروحه در پیش‌ نشست با اهداف همایش ارائه نمودند. ایشان عنوان نمودند که تمامی عناوین مطروحه شامل «مشارکت زنان و رشد اقتصادی»، «اثرات توزیع ناهمگون جمعیت بر رشد اقتصادی»، «پیامدهای سالمندی و رشد اقتصادی» و «سلامت جمعیت فعال اقتصادی»، همگی از عوامل مؤثر بر سمت عرضه نیروی کار در اقتصاد هستند که عمدتاً از کانال متأثر ساختن عرضه نیروی کار بر رشد اقتصادی اثر خواهند گذاشت.

اولین ارائه پیش‌ نشست با عنوان «مشارکت زنان و رشد اقتصادی» توسط خانم دکتر حدادمقدم صورت گرفت. ایشان اذعان داشتند که با نگاهی به تحولات جهان در دهه‌ های اخیر مشخص می‌شود که فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، نیارمند بازنگری در نقش نیروی انسانی به‌خصوص نقش زنان که حدود نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهد، است. مشارکت زنان و برداشتن موانع ورود آنها به بازار نیروی کار منجر به بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع می‌ شود که این پیش‌ فرض‌ ها، زمینه‌ ساز رشد و توسعه پایدار جوامع خواهد بود. ذکر این نکته حائز اهمیت است که متغیرهای رشد اقتصادی و مشارکت زنان دارای رابطه‌ای دوطرفه هستند. به این معنا که همان‌ طور که مشارکت زنان بر رشد اقتصادی اثرگذار است، رشد اقتصادی نیز بر مشارکت زنان تأثیرگذار است. در ادامه به بررسی کانال‌های اثرگذاری در این رابطه دوطرفه پرداختند و کانال‌ های محتمل اثرگذاری مشارکت اقتصادی زنان بر رشد اقتصادی و همچنین کانال‌ های اثرگذاری رشد اقتصادی بر مشارکت زنان پرداختند. ایشان عنوان نمودند که در رابطه با تأثیر رشد اقتصادی بر مشارکت زنان، مطالعات فراوانی در کشورهای مختلف انجام گرفته است. بخش عمده ای از کارهای تجربی نشان می دهند که زمانی که مقادیر محصول سرانه پایین تر هستند (در مراحل اولیه رشد اقتصادی)، مشارکت زنان در بازار نیروی کار تمایل به کاهش دارد و زمانی که محصول سرانه به نقطه مشخصی می‌رسد، رابطه‌ای مثبت میان رشد اقتصادی و مشارکت زنان در بازار نیروی کار شکل می‌گیرد. به‌ عبارت دیگر، رابطه‌ای به شکل U میان مشارکت زنان و رشد اقتصادی وجود دارد. خانم حدادمقدم همچنین به نتایج مطالعه‌ای که توسط ایشان انجام گرفته بود هم اشاره نمودند و عنوان کردند که رابطه‌ U-شکل اشاره‌شده در مطالعات، در رابطه با ۲۳ کشور مسلمان آسیایی از جمله ایران که نمونه مورد مطالعه ایشان بوده‌ هم برقرار بوده است. در پایان این ارائه، توصیه‌ های سیاستی در راستای افزایش مشارکت اقتصادی زنان در بازار نیروی کار ارائه شد و عنوان شد که در مطالعات انجام‌ شده در این حوزه، سیاست ارائه یارانه‌ هایی در جهت نگهداری از کودکان، جزء یکی اثربخش‌ترین سیاست‌ها ارزیابی شده است.

دومین ارائه با عنوان «اثرات توزیع ناهمگون جمعیت بر رشد اقتصادی» توسط خانم دکتر سعیده شهبازین (عضو هیأت علمی گروه توزیع فضایی جمعیت و مهاجرت های داخلی، مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور» انجام شد. ایشان در ابتدا و در مقدمه بحث عنوان نمودند که هم‌اکنون مهاجرت داخلی به عامل اول تغییرات جمعیتی، منبع تغییر الگوهای سکونتی و همچنین عامل اصلی در توزیع و بازتوزیع جمعیت ‌تبدیل­ شده است. مهاجرت به دلیل ماهیت خاص خود می‌ تواند علاوه بر تغییرات کوتاه‌ مدت، تغییرات درازمدتی را در منطقه ایجاد کند؛ علاوه بر آن، یکی از مهم‌ترین منابع تأمین نیروی انسانی برای بازارهای کار، توسعه اقتصاد ملی و محلی و همچنین عامل تغییرات اجتماعی و اقتصادی در مناطق مبدأ و مقصد است. خانم شهبازین در ادامه عنوان نمودند که در جوامع توسعه‌ یافته مهاجرت‌های داخلی به دنبال توسعه اقتصادی همگام و متعادل در بخش‌های مختلف جامعه، صورت گرفته، اما در کشورهای درحال‌ توسعه، رشد مهاجرت به دنبال توسعه اقتصادی برون‌زا، نامتعادل،  نابرابر و یک‌ سویه در مناطق مختلف جامعه بوده‌ است. همین موضوع سبب شده تا ساکنان مناطق محروم برای کسب فرصت‌ های بهتر به مناطق برخوردار مهاجرت کنند. این شرایط روند سریع و روبه رشدی از مهاجرت داخلی را ایجاد کرده که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زیادی را به دنبال داشته‌ است. در گذشته این روند از جابجایی، به‌عنوان وسیله‌ای برای تخصیص بهینه منابع به لحاظ انتقال نیروی انسانی، ازنظر اقتصادی مثبت بود؛ اما امروزه با نرخ‌های بالای مهاجرت، افزایش حاشیه‌ نشینی در شهرهای بزرگ، تفاوت قابل‌ ملاحظه در نرخ‌های بیکاری و سطح درآمد بین مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست این پدیده به مشکلی جدی تبدیل‌شده است. در پایان، ایشان به ارائه نتایج مطالعه‌ای که در مورد ایران انجام داده بودند، پرداختند و عنوان نمودند که نتایج به‌دست‌ آمده در باب مهاجرت در ایران و جریان آن طی ۲۵ سال گذشته و بررسی توزیع فضایی آن در کشور همه گواهی بر عدم توسعه موزون در مناطق کشور و وجود نابرابری مناطق در بهره‌مندی از امکانات و خدمات مختلف است. عدم توازنی که موجب می‌شود افراد ساکن در مناطق مرزی و به‌طورکلی مناطقی که فاقد امکانات و خدمات مناسب منطقه‌ای هستند، راه رسیدن به اهداف و زندگی بهتر را در مهاجرت به سوی مناطق توسعه‌ یافته‌ تر ببینند. عدم توازن توان منطقه و سرزمین با جمعیت آن از مشکلات توجه نداشتن به شاخص‌ های جمعیتی در سیاست‌ گذاری‌ها و برنامه‌ ریزی‌ های بین منطقه‌ای و ملی است که موجب مشکلات بسیاری در جهت دستیابی به توسعه متوازن در سطح ملی می‌شود.

در بخش سوم از پیش‌ نشست که میزبان ارائه‌ای از خانم دکتر سیده زهرا کلانتری (عضو هیأت علمی گروه روش های آماری و مدلسازی جمعیت، مؤسسه مطالعات جمعیت کشور) بود، به موضوع «پیامدهای سالمندی و رشد اقتصادی» پرداخته شد. ایشان در مقدمه بحث عنوان کردند که توسعه اقتصادی منتج از مدرنیته منجر به کاهش باروری و افزایش امید زندگی در سطح جهان شده­، به طوریکه به تدریج سهم جمعیت سالخورده در جهان افزایش پیدا کرده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، بدنبال افزایش امید زندگی و کاهش باروری بعد از انفجار جمعیتی دهه ۶۵-۵۵، سهم کودکان از جمعیت کاهش یافته و سهم سالمندان بعد از سال ۱۳۷۵ رو به افزایش گذاشته است. در ادامه ایشان عنوان کردند که در مورد پیامدهای اقتصادی سالخوردگی جمعیت دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. اول دیدگاه بدبینانه که بر این باور است جمعیت ­های پیر و سالخورده با کاهش جمعیت در سنین کار روبه رو می شوند، به گونه ای که از یک طرف دولت ­ها با کاهش رشد اقتصادی مواجه شده و از سوی دیگر آن­ها ناچارند که هزینه­ های گزاف و جدیدی برای بیمه ها، خدمات و مراقبت از سالخوردگان بپردازند. در این دیدگاه گفته می شود موفقیت اقتصادی به اندازه و کیفیت نیروی کار بستگی دارد. در مقابل طرفداران دیدگاه خوش بینانه بر این باورند سالمندی جمعیت فرصت­های جدیدی را به ارمغان می­آورد، زیرا افراد مسن امروزی زندگی سالم تری در مقایسه با گذشتگان خود دارند، در نتیجه توانایی بیش تری برای سال­های طولانی تر کار و فعالیت داشته و با توجه به تجارب و مهارت­ های بیش تر ظرفیت ­ها و نیازهای مختلفی را برای جامعه مهیا می کنند. در ادامه این بخش، خانم کلانتری به نتایج پژوهشی که در مورد ایران انجام داده بودند و در آن به بررسی کارهای انجام شده در حوزه سالمندی پرداخته بودند، اشاره و عنوان نمودند که از موضوعات پرتکراری که در مطالعات پیشین به آنها پرداخته شده بود می ­توان به اثر بلندمدت شاخص سالمندی بر اقتصاد، سالمندی و مساله مشارکت اقتصادی جمعیت، بهره‌وری اقتصادی سالمندان و توانمندسازی آنها، سالمندی و صندوق‌ های بازنشستگی، اثر سالمندی بر بار اقتصادی و هزینه سلامت، افزایش سهم بهداشت و هزینه‌ های رفاهی سالمندان در بودجه اشاره کرد. مرور سیاست‌های انجام‌ شده در کشورهای مختلف در برخورد با سالمندی، پایان‌ بخش این ارائه بود.

ارائه پایانی این پیش‌ نشست توسط آقای دکتر محمد ساسانی‌پور (عضو هیأت علمی گروه جمعیت و سلامت، مؤسسه مطالعات جمعیت کشور) صورت گرفت. ایشان در باب اهمیت مقوله سلامت جمعیت فعال عنوان نمودند که جمعیت سنین نیروی کار، به­ عنوان جمعیت بالقوه مولد و فعال، در مطالعات اقتصاد و جمعیت‌ شناسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. افراد در این گروه­ های سنی در سال­های اوج فعالیت اقتصادی خود قرار دارند و کودکان و سالخوردگان در تأمین نیازهای اساسی خود به آنها وابسته هستند. در واقع مرگ و میرهایی که در سنین نیروی کار اتفاق می­افتند، نیروی انسانی جوامع، که پشتوانه­ی توسعه­ی هر کشور تلقی می­شود را از بین می­برند. سلامت ضعیف این بخش از جمعیت می­تواند پیامدهای اجتماعی- اقتصادی گسترده ­ای داشته باشد. دکتر ساسانی‌پور در ادامه خاطر نشان ساختند که با توجه به سیمای اپیدمیولوژیک در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران و نظریه انتقال سلامت، به جای تاکید بر گروه­ های سنی کودکان و سالمندان، دامنه سنی میانی مورد تاکید است. این دامنه سنی، جمعیت در سنین نیروی کار را تحت پوشش قرار می­دهد که در آن عوامل رفتاری نقش مهمی در افزایش بار بیماری­ ها و مرگ و میر ایفا می­کند. سطح بالای مرگ و میر در محدوده سنین کار نشان از یک سیستم ناکارامد اجتماعی است که رفتارهای مخرب و خطر­آفرین را در میان بخش بزرگی از جمعیت پرورش می­دهد. در پایان این ارائه ایشان عنوان نمودند که از آن جا که در ایران، مردان به طور سنتی به عنوان نان آور خانواده شناخته می‌شوند و این گروه های سنی در سال های اوج فعالیت اقتصادی قرار دارند، مرگ ناشی از حوادث ترافیکی و آسیب و معلولیت های ناشی از آن، بار اجتماعی- اقتصادی سنگینی بر دوش خانواده ها و دولت می گذارد. بنابراین بر حسب منافع اجتماعی، جمعیتی و سود و هزینه های اقتصادی، نتایج مطالعه‌ای که ایشان انجام داده‌اند، نشان می­دهد که اعمال سیاست­ هایی در زمینه کاهش مرگ ­و میر ناشی از حوادث غیرعمدی خصوصا حوادث ترافیکی در سنین نیروی کار ضروری است.

پایان بخش این نشست، صحبت‌های پایانی دکتر ابوترابی و تشکر از سخنرانان و حاضران در جلسه بود.

آخرین اخبار

Start typing to see posts you are looking for.