مجری: دکتر رسول صادقی
همکاران: دکتر فاطمه مدیری، دکتر حجیه بیبی رازقی نصرآباد، دکتر آرزو باقری، دکتر فریده خلجآبادی فراهانی، دکتر مهسا سعادتی، دکتر عادل عبدالهی، دکتر ولیالله رستمعلیزاده، دکتر نادر مطیع حقشناس
ناظر: دکتر محمد میرزایی
باروری پایین بهعنوان یک مسأله اجتماعی- جمعیتی، تبدیل به یک پدیده جهانی و موضوع سیاستی در قرن بیست و یکم شده است. امروزه، نیمی از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که میزان باروری کل مقطعی آنها به زیر سطح جایگزینی (حدود ۱/۲ فرزند به ازای هر زن) کاهش یافته است. نگرانیهای اقتصادی، جمعیتی (کاهش جمعیت و سالخوردگی)، ژئوپلیتیکی و هویتی (هویت ملی) منجر به اجرای سیاستهای افزایش باروری عمدتاً در کشورهای توسعهیافته شده است. هدف این تحقیق، ارائه شواهد موجود در مورد انواع سیاستهای مشوق باروری است. ما به مرور سیاستها و برنامههای مشوق باروری در ۱۷ کشور منتخب، شامل؛ فرانسه، نروژ، فنلاند، سوئد، سوئیس، انگلستان، آلمان، ایتالیا، امریکا، کانادا، استرالیا، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، تایلند، مالزی، ترکیه پرداختیم. نتایج نشان داد که بیشتر سیاستها و برنامههای افزایش باروری در قالب سیاستهای دوستدار و حامی خانواده طراحی و اجرا شده است. در چارچوب این سیاستها، ارائه مراقبتهای بهداشتی، سیاستهای آموزشی، مقررات مربوط به مسکن، مقررات مربوط به بازار کار، تدوین سیاستهای مالیاتی، خدمات کمکباروری، همگی شرایطی را فراهم میکنند که در آن مردم فرزندان خود را بدون دغدغه پرورش میدهند و محیطی را ایجاد میکنند که میتواند تصمیم به داشتن فرزند (یا فرزندی دیگر) را تشویق کنند. همچنین، نتایج بررسی نشان داد که موفقیت برنامهها بستگی به شرایط اقتصادی و اجتماعی پیرامونی افراد، سطح تحصیلات و سایر مشخصهها دارد. چنانچه سیاستها توان پاسخگویی به نیازهای مختلف افراد در موقعیّتهای متفاوت زندگی را داشته باشند، میتوانند اثرگذاری بیشتری در حمایت از انتخابهای باروری زنان و مردان داشته باشند. آنها بایستی تعادل و سازگاری بین کار دستمزدی و فرزندآوری را تقویت کنند و در همان حال کمکها و حمایتهای مالی به خانوادههای با درآمد پایین ارائه دهند. همچنین، این سیاستها، هنگامی تاثیرات مثبتی بر باروری دارند که بتوانند چالشهای مختلف ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژیکی و روانی مرتبط با فرزندآوری را کاهش دهند.