مجری: دکتر ملیحه حدادمقدم
ناظر: دکتر غلامعلی فرجادی
هدف توسعه اقتصادی، افزایش استانداردهای سطح زندگی در کل یک اقتصاد است. بسیاری از استاندارهای سطح زندگی توسط درآمدهای افراد تعیین میشود (فیلدز، ۱۹۹۰) و این درآمدها بهطور مستقیم از بازار نیروی کار دریافت میشود. بازار کار در بین بازارهای پنجگانه اقتصاد (بازار سرمایه، بازار پول، بازار تأمین اطمینان، بازارهای کالاها و خدمات و بازار کار)، در تنظیم روابط عرضه و تقاضای نیروی کار و تعادل در متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله اشتغال جایگاه ویژه و نقش محوری و تعیین کننده دارد و وجود عامل انسانی در عرضه و تقاضای این بازار، آن را از دیگر بازارهای اقتصاد متمایز مینماید (امینی، ۱۳۹۴). در طی سالهای گذشته بهمنظور بهبود کارایی بازار نیروی کار، دولتها خود را مکلف به حل مسائل بازار نیروی کار با بسیج مجموعه گستردهای از ارزیابیهای سیاستی یا برنامهها نمودهاند.
هر بازاری در اقتصاد از دو وجه عرضه و تقاضا تشکیل شده است و بازار نیروی کار ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. هر وجهی از این بازار با چالشها و مشکلاتی روبهروست که موجب شده است تا این بازار علاوه بر دو وجه پیشگفته، از مداخلاتی با نام سیاستگذاریها (با هدف اصلاح مکانیزم بازار) هم بهرهمند شود که این مداخلات در بازارها میتوانند هر دو وجه عرضه و یا تقاضا را تحت تأثیر قرار دهند. اگر این مداخلات بدون شناخت دقیق نیروهای بازار باشد، میتواند به این چالشها دامن بزند. شناسایی چالشهای سمت عرضه در بازار نیروی کار ایران یکی از مقولاتی است که پرداختن به آن و کمک در جهت رفع آن نیازمند مطالعات همهجانبهنگر و گسترده در این حوزه است. اغلب این چالشهای سمت عرضه، در سیاستگذاریهایی که تاکنون در بازار نیروی کار انجام گرفته، مغفول مانده است، در حالی که میتوانند بهعنوان زیرساختی اثرگذار در بازار نیروی کار جهت تقویت این بازار عمل نمایند. سیاستگذاری بازار نیروی کار در ایران عمدتاً معطوف به تحریک سمت تقاضای این بازار بوده است. در این طرح برآنیم تا ضمن معرفی این چالشها، تصویری از سمت عرضه در بازار نیروی کار ایران را ارائه نماییم.